- گردن شخ
- متکبر
معنی گردن شخ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تکبر سرکشی: زگردن شخیهای مینا چه غم که خواهد ملایم شد این زیر و بم. (طغرا)
شخص متکبر و مغرور، سرکش
متکبر
آنکه یا آنچه گردن کسی را با شمشیر قطع کند، میرغضب، دژخیم
شجاعت دلاوری، سرکشی طغیان عصیان، سرافرازی شهرت، تکبر غرور خودستایی: جز از کهتری نیست آیین من مباد آز و گردنکشی دین من
آنکه گردن دیگران را بشکند، جلاد دژخیم
تکبر سرکشی: زگردن شخیهای مینا چه غم که خواهد ملایم شد این زیر و بم. (طغرا)
جلاد
آلتی است که نجاران بوسیله آن چوبها را سوراخ کنند
تکبر، سرکشی
نافرمانی، یاغی گری، برای مثال چو با سفله گویی به لطف و خوشی / فزون گرددش کبر و گردنکشی (سعدی - ۱۸۱)
نافرمان، خودسر، یاغی
شجاع، قوی، دلیر